در ادامه نوشته قبلی در مورد اهمیت machine learning دو نفر از خوانندگان بلاگ لطف کردند و منابعی برای یادگیری معرفی کردند که اینجا من لینک آنها را می ذارم:
در قرن نوزده که طلا در کالیفرنیا کشف شد دسته دسته مردهای عزب سرازیر شدند که بروند خم شوند طلا از زمین بردارند و ثروتمند شوند. خیلی هاشون نتونستند. خیلی هاشون هم که تونستند یک شبه سر قمار و زنبارگی همه را باختند. فقط برخی شان توانستند طلا پیدا کنند و آن را درست و حسابی سرمایه گذاری کنند و به جرگه ثروتمندان بپیوندند. اما خیلی ها نه از خود طلا بلکه از جستجوگران طلا ثروتمند شدند.
داشتم فکر می کردم شاید همین اتفاق برای تب طلای سال های اخیر یعنی تب machine learning هم بیافته. در عین حال که می خواهید این تکنیک را یاد بگیرید به این هم توجه کنید ببینید چه محصولی را می توانید به جویندگان دانش machine learningبفروشید. شاید یک نیاز را بتوانید با هوشمندی پاسخ دهید و در آن مونوپولی برای خودتان بسازید و ثروتی به هم بزنید.
اگر آگاه و هوشیار باشید دراین کوران می توانید فرصت های بسیار بیابید. همه این تغییرات سریع برای نسل جوان فرصت های بی بدیل هستند. البته برای جوانانی که هشیار و آگاه هستند و دنبال فرصت می گردند. برای جوانی گوشه ای می نشیند به حال خودش و همنسلانش دایم ناله می کند از این فرصت ها رو نمی نماید!
چه بسا یکی از شما خواننده های این مطلب ایده ای به ذهن تان رسید و پیاده کردید و شدید یکی در ردیف استنفورد. یکی در قد و قواره استنفورد در ایران باشد تمام معادلات قدرت را به هم می تواند بزند. به خصوص در این شرایط که کفگیر نفت هم داره می خوره به ته دیگ. یک سرمایه دار بین المللی با دیدگاه امروزی و مدرن می تواند تغییراتی ایجاد کنه که صدها هزار نفر ایده آلیست که در کنج خانه غرولند کنان انتقاد می کنند نتوانند!
برچسب : نویسنده : yasaman-farzan بازدید : 95